تأثیرپذیری اقبال لاهوری از مولوی در ترسیم چهرۀ انسان کامل

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

ستادیار دانشگاه فرهنگیان-پردیس شهید بهشتی مشهد، مشهد ، ایران.

چکیده

بین اشعار مولوی و اقبال لاهوری شباهت‎های فراوانی وجود دارد که این دو شاعر بزرگ را به هم نزدیک کرده‌است. سئوال اصلی پژوهش آن است که اقبال و مولوی چه هدفی را در شعر می‎جسته‎اند و چه عواملی سبب پیوند فکری و محتوایی آن دو شده است؟ دیگر آن که هر کدام از این دو چه تصویری از انسان کامل در اشعار خود ترسیم نموده‎اند؟ بررسی اشعار این دو شاعر و مقایسۀ آن‌ها بیانگر آن است که اقبال در ساختار و محتوای اشعار خود تحت تأثیر مولوی بوده به حدّی که در بسیاری از اشعارش از ملّای روم به صراحت یاد کرده است؛ تشابه فلسفۀ فکری و اعتقادی نیز سبب پیوند این دو شاعر شده است؛ اندیشۀ هر دو شاعر از آبشخور دین و عرفان اسلامی سرچشمه گرفته و آن‏ها را مقبول عام و خاص ساخته است. اقبال همانند مولوی در پی ایجاد تحوّل در فرد برای رسیدن به تکامل اجتماعی و بنیان نهادن یک جامعۀ آرمانی و متعالی بوده و برای ساختن چنین جامعه‎ای تصویری از یک انسان کامل در اشعار خود ترسیم نموده ‎است. در این پژوهش چگونگی ترسیم انسان کامل در شعر اقبال لاهوری و میزان تأثیرپذیری او از مولوی، بررسی و تبیین شده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Iqbal Lahori and Influence from Rumi In the drawing of perfect human face

نویسنده [English]

  • seyed Ali Keramati Moqadam
Assistant Professor of Farhangian University - Shahid Beheshti Pardis of Mashhad
چکیده [English]

There are many similarities between the poetry of Rumi and Iqbal Lahouri, which has brought together the two great poets. The main question of the research is that the aim of Iqbal and Rumi were to write poetry?  And what factors have led to their intellectual and content linkages? Second؛ Each of these two poets What picture have depicted From the perfect man in their poems? The study of the poetry of these two poets and their comparison indicates that Iqbal has been influenced by Rumi in the structure and content of his poems to the extent that Iqbal has clearly spoken about Rumi in many of his poems; The similarity of the philosophy of thought and belief has also led to the link between the two poets; The thoughts of both poets originate from religion and Islamic mysticism, and they have made them acceptable to all. Iqbal, like Rumi, sought to bring about a transformation in the individual to achieve social development and the foundation of an ideal and transcendent community. And to create such a society, he portrays an image of a perfect man in his poems. In this research, how to draw a perfect man in the poetry of Iqbal Lahori and his influence frome Rumi have been explored and explained.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Rumi
  • Iqbal Lahouri
  • Effective
  • Transcendental
  • and Perfect Man
قرآن کریم، ترجمۀ الهی قمشه‎ای، قم.
اسلامی‎ندوشن، محمدعلی.(1370)دیدن دگر آموز و شنیدن دگر آموز. تهران: امیرکبیر.
اقبال لاهوری، محمد.(1388)کلیات اقبال. به کوشش فرید مرادی، تهران: نگاه.
اقبال، جاوید.(1372) زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری. ترجمۀ شهیندخت کامران مقدم، ج1، مشهد: به نشر.
اکرم، سیدمحمد.(1365)«تأثیر مولوی در هنر و اندیشۀ اقبال». در شناخت اقبال(مجموعه مقالات کنگرۀ اقبال لاهوری)، به کوشش غلامرضا ستوده، دانشگاه تهران،(صص133-142).
انصاری، شهره.(1374)«سیمای انسان کامل در مثنوی». فرهنگ، ش16، (صص33-64).
بقایی(ماکان)، محمد.(1385)«گفتگو: اقبال؛ فردوسی برون مرز». مجلۀ چشم انداز ارتباطات فرهنگی، ش27، (صص3-11).
پریمی، علی.(1391)«جستاری در مفهوم و ماهیت تجربه دینی از دیدگاه اقبال لاهوری». معرفت، ش183،(صص69-84).
جعفری، محمدتقی.(1365)«من از دیدگاه عرفانی اقبال و مولوی»؛ در شناخت اقبال (مجموعه مقالات کنگرۀ جهانی بزرگداشت علامه اقبال لاهوری)، به کوشش غلامرضا ستوده، دانشگاه تهران،(صص167-176).
حقیقت، عبدالرفیع.(1390)ایران از دیدگاه علامه محمد اقبال لاهوری، تهران: کومش.
دبیران، حکیمه.(1389)«رموز زندگی از نظر علامه اقبال لاهوری»، مطالعات شبه قاره، ش2،(صص21-34).
دشتی، سیدمحمد.(1384)«انسان کامل در فصوص و مثنوی»، هفتآسمان،ش28،(صص 61- 86).
رادفر، ابوالقاسم.(1379)«بازتاب کلام علی (ع) در اشعار اقبال لاهوری»، فرهنگ، ش33، (صص243-258).
ــــــــــــ.(1389) «جایگاه اقبال لاهوری در حوزه ادبیات تطبیقی و تأثر او از شاعران فارسی زبان تا عصر حافظ»، ادبیات تطبیقی، سال دوم، دوره جدید، ش3،(134- 117).
رهنمای خرمی، ذوالفقار.(1380)«تفسیر معرفت در آئینۀ اندیشۀ اقبال»، مجموعه مقالات همایش اقبال و چالش‎های عصر جدید، اداره کل هماهنگی فرهنگی وزارت امور خارجه.
ریاض، محمد.(1351)«‌‌‌اقبال‌ لاهوری و شعرای سبک عراقی».هلال، ش122،(صص21-26).
زهراکاظمی، سیده‌فلیحه.(1377)«اقبال پیرو مولوی»،کیهان فرهنگی،ش146،(25-27).
‌‌‌سرگل‌زائی، محمد.(1379)«انسان‌ کامل از دیدگاه علامه اقبال لاهوری»، کیهان فرهنگی، ش171،(40-38)
سرور، غلام.(1343)«انسان کامل در نظر اقبال»، هلال، شماره 47 (صص9- 18).
سیدنعیم‎الدین.(1372)«همانندیهای سبک جلاالدین رومی و اقبال لاهوری»، ترجمۀ سهیلا صارمی، فرهنگ، ش14، (صص193-209).
صلاحی‎مقدم، سهیلا.(1386)«پروین اعتصامی و اقبال لاهوری دو شاعر و مصلح اجتماعی». کتاب ماه ادبیات و فلسفه، ش112،(صص46-53).
عبدالحکیم، خلیفه.(1356).عرفان مولوی ،ترجمۀ‌احمد‌ محمدی‎ومیرعلایی.تهران: امیرکبیر.
فراقی، تحسین.(1386)«متأثران از مولوی: تأثیر مولوی بر اندیشه محمد اقبال لاهوری»، آینه میراث، ش38، (صص331-344).
قدرت اللهی، احسان.(1378)«انسان کامل، در جهان شناسی مولانا»، کیهان فرهنگی، ش154،(صص47-49).
کافی، مجید.(1378)«اقبال لاهوری و جامعه‌شناسی معرفت»، روش‌شناسی علوم انسانی. ش21،(صص59-83).
کرامتی‎مقدم، سیدعلی.(1393). از فراسوی حماسه تا بلندای عرفان. مشهد: سخن‎گستر.
کی منش، عباس.(1381)«اقبال در مکتب استاد ایرانی»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ش164، (صص47-66).
محمدخان، مهرنور.(1391)«شعر اقبال، حماسه شور و تحرک و سرود آزادی»، مجموعه مقالههای همایش اقبال لاهوری، به کوشش سیدجواد مرتضایی، دانشگاه فردوسی مشهد.
مؤذنی، علی محمد.(1382)«ذهن و زبان اقبال در پرتو قرآن»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ش165، (صص1-16).
مولوی،جلال‎الدین.(1386). دیوان کبیر. به تصحیح توفیق سبحانی. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
ـــــــــــــــــــ.(1386). مثنوی معنوی. تهران: هرمس.
نیکلسون، رینولد.الن.(1381). جانِ جان(منتخباتی از دیوان شمس). ترجمۀ حسن لاهوتی. تهران: نامک.
واعظی، مرادعلی.(1382)«اسرار خودی اقبال، نگرشی نو به عرفانی پویا و زندگی ساز»، مجلۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بیرجند، ش3،(صص177-193).